یکی از چیزهایی که بعد از دیدن دوباره اپیزود کارآگاه دروغگو نظرمو جلب کرد دیالوگ های مری خیالی بود.
بریم ادامه مطلب-
یکی از چیزهایی که بعد از دیدن دوباره اپیزود کارآگاه دروغگو نظرمو جلب کرد دیالوگ های مری خیالی بود.
بریم ادامه مطلب-
سکانس های آخری اپیزود آخرین مسئله رو یادتونه؟ یه تخته سیاه که روی اون یه سری آدمک نقاشی شده بود.
و این جاست شرلوک و جان که با ماجرای مردان رقصان (Dancing Men)مواجهه میشن و از قضا این ماجرا از پرونده هاییه که شرلوک نمی تونه جون موکلشو نجات بده. بله! شرلوک هم گاهی شکست میخوره و شکست اصلا چیز بدی نیست. خب این از مقدمه پست؛حالا بریم ادامه مطلب که نحوه شکستن رمز این آدمک های رقصان رو بفهمیم.
ساعت از 11 شب گذشته... مکالمه ذهنی که با خودم دارم:
J : خب بگو ببینم فکر میکردی آخر و عاقبتت به این جا بکشه؟
- به کجا، جان؟
باورم نمیشد یه روزی بچه های خالی بند خیابونی رو از نزدیک ببینم. فکر می کردم فقط تو فیلمان!
مکالمه شون از ماشین جلویی تو خیابون به گوش میرسه :
این پست سرشار از مطالب بداهه و یه هویی و بی مزه است که ممکنه ربطی به هم نداشته باشن! پس اگه به مطالب منظم علاقه دارین اصلا این پست رو نخونین!!
سلام!
قرار بود قبل این که تابستون تموم بشه، 2 الی 3 تا پست بذارم و خب درسته که الان 31 شهریوره ولی هنوز تابستونه و تموم نشده، درسته؟ ;)
این پست مربوط میشه به ویدئوهایی که مربوط به شرلوکن و خب فان و باحالن و قبلا (شاید یک یا دو سال پیش) از یوتیوب پیدا و ترجمه کرده بودم.
اینا رو قبلا توی پیج اینستایی که مربوط به وبلاگ داشتم، گذاشته بودم ولی از جایی که خیلیا ممکن بود پیج رو نبینن و این که خودمم دیگه نمی خوام اون جا فعالیتی داشته باشم، به این جا انتقالشون میدم. پس اگه آیدی @sherlock_holmes_deduction_221b رو زیر ویدئوها دیدین، تعجب نکنین، آیدی پیج خودمه. و این که هر ویدئو بخش بخشه چون برای پست کردن در اینستاگرام، مجبور بودم تیکه تیکه های زیر 1 دقیقه ای رو آماده کنم.
خلاصه که امیدوارم از ویدئوها لذت ببرین. بریم ادامه مطلب. :)
سلام :)
امروز داشتم کامنتا رو می خوندم و به یه کامنت برخوردم :
جالب شد، نه؟ یه نیزه؟ یادتون هست کدوم قسمته؟ بیاین برگردیم به سریال و مروری کنیم بر خاطرات اپیزود سگ های بسکرویل.
بریم ادامه ی مطلب...