Sherlock Holmes

هیچ ابلهی به اندازه ی ابلهی که اندک بهره ای از عقل دارد موجب دردسر نیست.

Sherlock Holmes

هیچ ابلهی به اندازه ی ابلهی که اندک بهره ای از عقل دارد موجب دردسر نیست.

Sherlock Holmes

در جست و جوی تاثیرات عجیب و ترکیبات غریب،انسان باید به خود زندگی مراجعه کند که همیشه چشمه هایی بسیار شگفت انگیز تر از بهترین کوشش تخیل ما آماده نمایش دارد.

۱۹ مطلب با موضوع «روزنوشته های من» ثبت شده است

۰۳بهمن
  • یه چند وقتیه میخوام نکات قابل توجه انولا ۲ رو بنویسم، ولی وقت نمیشه!
  • حقیقتا کلاسا و امتحانای ترم ۷ خیلی سنگینن.
  • یه موضوع قابل توجه از سریال شرلوک که مربوط به واکنش فیزیولوژیک بدنه و خیلی واضحه هم میخواستم بنویسم که بازم وقت نشد!
  • فضایی که الان جلومه هم خیلی بی روحه حقیقتا.یه میز چوبی کاملا خالی با موکت های قهوه ای سالن مطالعه خوابگاه!
  • برای امتحان فردا هنوز ۶۰ صفحه کاملا پر با نوشته های ریز نخوندم.
  • شام هم نداشتم!باید به نودل سبزیجاتی که ساعت ۱۲ میرم تا آماده اش کنم، بسنده کنم.
  • دلم خونه رو میخواد؟نه!نمیدونم.شاید.ولی نه.
۶ نظر ۰۳ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۱۸
شرلوک هلمز
۰۵بهمن

همه چیز به هم ریخته... قصر ذهنم به هم ریخته است. همه چیز نامنظمه و تقریبا هیچ چیز سر جای قبلش نیست. همه چیز تغییر کرده... حالا می فهمم که چرا شرلوک از آخرین قسمت فصل سوم به بعد تغییر کرد.

+من زنده ام! شما چطور؟

++کامنتا زیاد شدن. این مدت سعی کردم به چندتاشون جواب بدم. بقیه هم به زودی جواب میدم.

+++سکوت شب همیشه آرامش بخش نیست! گاهی آزاردهنده است!!

 
 

 

۴ نظر ۰۵ بهمن ۰۰ ، ۰۳:۲۱
شرلوک هلمز
۱۸ارديبهشت
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۲۸
شرلوک هلمز
۲۹اسفند

 

سال نو پیشاپیش مبارک. 💐 :)

امیدوارم که سال خیلی خوبی داشته باشید. 💐💐💐🌹 :)

این جا از صبح داره بارون می باره. 🌧😍 :)

به نظر می رسه که سال خوبی خواهیم داشت. 😌 :)

 

 

پ.ن:امیدوارم استارت ساخته شدن فصل پنج شرلوک هم در این سال زده بشه. :)

 

 

۴ نظر ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۰۶
شرلوک هلمز
۲۸بهمن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۸ بهمن ۹۸ ، ۰۱:۰۵
شرلوک هلمز
۲۶بهمن

یه موضوعی درباره ی این فیلم شرلوک ، ذهن من رو خیلی درگیر کرده ، اونم اینه:

دکتر واتسون می گه اطلاعات شرلوک درباره ی سم شناسی صفره ولی شرلوک می تونه سم قورباغه ی استرالیایی رو تشخیص بده!!!!! 🤔 :))

 

عجبا! :))

 

 

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۱۲
شرلوک هلمز
۳۰آذر

-به نظرم یه چیزی کمه.

-چی؟

-نمی دونم شرلوک.ولی یه چیزی کمه.

-بس کن جان.این قدر سخت نگیر.همه چیز هست.

-انار،آجیل،هندوانه،شیرینی،چای و اینم بقیه ی خوراکی ها.چی کمه آخه؟!!

-همه چیز هست.فقط من و تو و رزی و خانم هادسون رو کم داره.

-آهان.فهمیدم چی کمه.باید برم به مالی و گرگ و مایکرافت هم زنگ بزنم تا بیان.

-باز هم مهمون!

-آره دیگه.بدون اونا جشن صفایی نداره.صبر کن الان میام.

-شرلوک به رزی نگاه می کند:

-ببینم تو هم با پدرت موافقی؟

رزی می خندد.

شرلوک ادامه می دهد:

-آره خب.منم باهات موافقم.بدون اونا جشن شب یلدا صفایی نداره.مثل همیشه نظراتمون مثل همدیگه هست رزی. :) یلدات مبارک رزی.

رزی می خندد.

-شرلوک؟با کی صحبت می کنی؟

-هوم؟با هیچ کس.

جان رزی را بغل می کند و می گوید:

-بهشون زنگ زدم.همه به جز مایکرافت زود میان.مایکرافت گفت که یک ساعت دیگه میاد.

-مایکرافته دیگه.

-آره دیگه. :)

-یلدات مبارک جان. :)

-یلدای تو هم مبارک شرلوک.یلدای تو هم مبارک رزی کوچولو. :)

 

*     *     *     *     *

 

شب یلداتون مبارک. ^_^

امیدوارم امشب یکی از بهترین،خوش ترین و زیباترین شب هاتون در کنار خانواده و دوستان و اقوامتون باشه. :)

شب یلدا فرصتی است برای دور هم جمع شدن های به یاد ماندنی و پر از شادی. :)

 

 

۵ نظر ۳۰ آذر ۹۸ ، ۲۱:۰۰
شرلوک هلمز
۰۱آذر

امروز حوصله ام به حدی سر رفته بود که دست به دامن دایناسور گوگل کروم که از روی کاکتوس ها می پره شده بودم. :)

الان حس شرلوک رو درک می کنم که وقتی هیچ کاری برای انجام دادن نداشت به دیوار خونه ی خانم هادسون شلیک می کرد. :)

الان هم دارم به این فکر می کنم که این دایناسور سرگرم کننده تره یا دیوار خونه ی خانم هادسون. :))

۷ نظر ۰۱ آذر ۹۸ ، ۰۳:۵۷
شرلوک هلمز
۱۹آبان

باد سردی می وزید.سرمای هوا تا مغز استخوان آدم پیش می رفت.بالاخره به خاطر سردی هوا تصمیم گرفتم که یک پالتو بخرم.همین طور که مغازه ها رو می گشتم و پالتوهای مختلف رو می دیدم،چشمم به یک پالتو افتاد.یک پالتو که همیشه دنبالش بودم.پالتویی شبیه پالتوی شرلوک. ^_^ البته فقط به خاطر این که شبیه پالتوی شرلوکه نخریدمش.برای این خریدمش چون به نظرم قشنگ اومد.شکل و رنگش با سلیقه ی من جور بود.خلاصه این که بعد از چند روز جستجو برای پیدا کردن پالتویی مطابق سلیقه ام،بالاخره پالتویی که می خواستم رو پیدا کردم. :)

۴ نظر ۱۹ آبان ۹۸ ، ۲۳:۰۶
شرلوک هلمز
۱۷مهر

چند روز پیش فیلم دکتر استرنج رو دانلود کردم که ببینم و هنوز وقت نکردم.بندیکت کامبربچ رو که دیگه همه تون می شناسید،نه؟توی فیلم دکتر استرنج نقش اصلی رو بازی می کنه و جالب تر این که محل زندگیش توی خیابان بلیکر هست.(شرلوک توی خیابان بیکر زندگی می کنه.)امشب باید این فیلم رو نگاه کنم البته اگه وقت کنم. :)

وبلاگ چه قدر خلوت شده.کسی دیگه این جا رو می خونه یا نه؟اگه می خونید قوت قلب بدید لطفا. 😉 :)

برای ساخته شدن فصل جدید شرلوک هم باید تا سال 2022 صبر کنیم.

سخن رو همین جا نیمه تموم باقی می ذارم چون قوری چای روی گازه و داره صدا می ده.جان هم نیست که خودش بره و چای دم کنه. :) کجا رفته این وقت شب؟؟؟؟؟🤔

گفتم جان؟!!بله جان.با شروع مهرماه دوباره به خوابگاه دانشجویی برگشتم و با جان واتسون هم اتاقی شدم.این رو هم بگم که باز هم درس های سخت شروع شدن و من و جان باید دوباره روی پرونده های سخت و سرشار از جزئیات درس ها کار کنیم. :)

دانشگاه مثل همیشه است و روال عادی و روزمره ی خودش رو پیش می ره و من الان کاملا حوصله ام سر رفته.تا قوری نترکیده برم و چای دم کنم.می ترسم جان بیاد و بگه از پس این کار ساده هم بر نیومدی؟ :) 😉

معلوم نیست جان این موقع شب کجا رفته.شاید توی حیاط باشه. 🤔

۱۰ نظر ۱۷ مهر ۹۸ ، ۲۰:۴۲
شرلوک هلمز