Sherlock Holmes

هیچ ابلهی به اندازه ی ابلهی که اندک بهره ای از عقل دارد موجب دردسر نیست.

Sherlock Holmes

هیچ ابلهی به اندازه ی ابلهی که اندک بهره ای از عقل دارد موجب دردسر نیست.

Sherlock Holmes

در جست و جوی تاثیرات عجیب و ترکیبات غریب،انسان باید به خود زندگی مراجعه کند که همیشه چشمه هایی بسیار شگفت انگیز تر از بهترین کوشش تخیل ما آماده نمایش دارد.

۱۶بهمن

 

موریارتی : به زودی شروع می شه شرلوک.سقوط.اما نترس.سقوط هم مثل پروازه.فقط مقصدش پایاتره.

شرلوک : هیچ وقت از معما خوشم نیومده.

موریارتی : سعی کن بیاد.برای این که من بهت یه سقوط بدهکارم.من ... بهت ... بدهکارم.

 

*         *         *

 

سلام به همگی

توی این پست می خوایم ببینیم یه سری به اپیزود آبشار رایخن باخ بزنیم و سه موضوع رو بررسی کنیم که در ادامه می خونیدشون.

بریم ادامه ی مطلب. :)

 

 

*         *         *

 

اول یه یادآوری داشته باشیم و بعدش بریم سر اصل مطلب:

 

 

(خانه ی شرلوک)

جان : شرلوک یه چیز عجیبی ... چی شده؟

شرلوک : آدم دزدی!

لستراد : روفوس بورول (Rufus Bruhl) ، سفیری که تو آمریکا بود.

جان : اون که توی واشنگتنه مگه نه؟

 

 

لستراد : خودش نه بچه هاش.مکس و کلودت.۷ و ۹ ساله.خونه شون توی سنت اولتیسه.

 

 

داناوان : پانسیونی در منطقه ی ثروتمنده بیرون لندن.

لستراد : مدرسه تعطیل می شه.بچه ها می رن خونه هاشون.یه چندتا باقی می مونن که دوتاشون همینان.

 

 

داناوان : بچه ها غیبشون می زنه.

لستراد رو به شرلوک : سفیر شخصا سراغ تو رو گرفت.

داناوان : هِه قهرمان رایخن باخ.

لستراد : کار کردن با آدمای مشهور هم خیلی حال می ده ها. 😂

 

*         *         *

 

 

(محل حادثه - بیرون پانسیون)

لستراد : خانم مکنزی ، سرپرست پانسیون ، بهش سخت نگیر.

 

 

 

شرلوک با لحن آرومی شروع می کنه : خانم مکنزی مسئولیت دانش آموزا به عهده ی شما بود (لحنش عصبانی می شه و صداش رو بالاتر می بره) اون وقت تو درا رو باز گذاشتی و رفتی.دیوانه ای یا جانی هستی ، هاه؟

 

 

خانم مکنزی گریه کنان : چفت و بست تمام در و پنجره ها محکم بود.هیچ کس حتی خود من دیشب به اتاق اونا نرفته. (با گریه) باید حرفمو باور کنین.

 

 

شرلوک دوباره با لحن آروم : باور می کنم فقط می خواستم سریع صحبت کنین.یه کیسه به خانم مکنزی بدین نفسشو بده توش.

 

 

جان و بقیه مات و مبهوت به صحنه نگاه می کنن. 😂

 

 

خانم مکنزی همچنان گریه می کنه.

 

*         *         *

 

 

(صحنه ی جرم - داخل پانسیون)

لستراد : آدم وقتی ترمی ۶۰۰۰ تا خرج پانسیون بچه اش می کنه انتظار داره بچه شو سالم برگردونن.

شرلوک در حال گشت و گذر داخل اتاقه.

 

 

جان : گفتی بقیه ی بچه ها برای تعطیلی برگشتن خونه هاشون؟

لستراد : فقط همین دوتا بودن که توی این طبقه می خوابیدن.کوچکترین نشونه ای از ورود با زور پیدا نشده.بچه دزد باید یه جایی توی همین ساختمون قایم شده باشه.

 

 

شرلوک کتابی افسانه های گریم رو رو پیدا می کنه که پلمپش باز شده.

 

 

شرلوک : جای خواب برادرِ رو نشون بده.

 

 

 

شرلوک : اون پسر هرشب اون جا می خوابیده.

 

 

شرلوک : در حالی که به تنها منبع نوری که از بیرون می تابیده خیره می شده.اون باید هر کسی یا سایه ی هر کسی که به سمت در میومده تشخیص می داده.

 

 

لستراد : خب یعنی چی؟

شرلوک : اگه یه کسی به در نزدیک می شد که اون نمی شناختش مثلا یه دزد شاید حتی می تونست شَمایی از اسلحه‌شم ببینه.

 

 

شرلوک : فکر می کنی چه کار می کرد؟توی اون چند ثانیه ی قیمتی قبل از این که بیاد توی اتاق از اون چند ثانیه چجوری استفاده می کرد اگه جیغ نمی زد؟این پسربچه ... این پسربچه ی به خصوص که این هنه کتابای جاسوسی رو خونده ، چی کار می کرد؟

جان : علامتی از خودش باقی می ذاشت؟

شرلوک بو می کشد.چوب کریکت را بر می داره و اون رو بو می کنه.

یه چیزی دستگیرش می شه.

 

 

و بالاخره روغن بزرک رو از زیر تخت پسربچه پیدا می کنه.

 

 

شرلوک : بگو اندرسون بیاد.

 

 

شرلوک : روغن بزرک.

اندرسون : چیز به درد بخوری نیست.مارو نمی بره طرف بچه دزدا.

شرلوک : آفرین اندرسون.

اندرسون : واقعا؟

شرلوک : به تصوراتی که یه احمق می تونه داشته باشه.

شرلوک : کف اتاق.

 

 

اندرسون : برامون رد پا گذاشته.

شرلوک : پسرک جلوتر از خودشون بوده.

جان : پاورچین پاورچین.

شرلوک : که نشونه ی اضطرابشه.به خاطر اسلحه ای که به سرش نشونه رفته بوده.

 

 

شرلوک : دختر کنار اون به این طرف و اون طرف کشیده می شده.پسرک دسا چپش رو دور گردن خواهرش حلقه کرده.

 

 

اندرسون : تموم شد بعدش دیگه نمی دونیم کجا رفتن.همه ی اینام هیچی بهمون نداد.

شرلوک : حق با تویه اندرسون.هیچی.جز سایز کفشش ، قد و قواره اش ، طرز راه رفتنش و سرعت گام زدناش.

 

 

 

*         *         *

 

داستان هانسل و گرتل ، دو کودکی که در جنگل رها شدن ولی بار اول با گذاشتن سنگریزه های سفید در مسیر خونه تا جنگل ، در شب در حالی که نور مهتاب به سنگریزه ها می تابه و باعث درخششون می شه ، به خونه بر می گردن.ولی روز بعد از خرده های نان استفاده می کنن و پرندگان تموم خرده نان های روی زمین رو می خورن ، برای همین در جنگل گم می شن و به خونه ای از جنس شکلات ، آب نبات ، کیک و نون زنجبیلی که متعلق به یه جادوگره ، می رسن.از گرسنگی شروع به خوردن خونه می کنن که ناگهان در باز می شه و جادوگر بیرون میاد.

 

 

جادوگر با دادن وعده های تخت خواب نرم و خوراکی های خوشمزه ، اونا رو به داخل خونه اش می بره (آخه خودتون بگین یه خونه ی شکلاتی وسط یه جنگل عجیب نیست؟ 😂) ولی غافل از این که براشون نقشه ها داره! 😂

از داستان هانسل و گرتل بیایم بیرون و بریم سر وقت داستان خودمون.موریارتی داستان ما ، داستان هانسل و گرتل رو با جزئیات خیلی دقیقی بازآفرینی کرد.(یعنی امکان داره پیدا کردن روغن بزرک داخل اتاق بچه ها توسط شرلوک هم جزوی از نقشه ی موریارتی بوده باشه؟بعید نیست.هر چیزی از موریارتی برمیاد.) موریارتی که جادوگر بدجنس قصه ی ماست ، دو کودک که از خانواده ای آلمانی هستن ، درست مثل داستان هانسل و گرتل که یه افسانه ی کلاسیک آلمانی هست و برادران گریم ثبتش کردن ، که اون دو کودک پدر و مادرشون با تعطیلات طولانی تر ترک کردن و به یه جای دیگه رفتن.

البته یکی از بچه ها علاقه ی زیادی به کتاب های جاسوسی داره ، با باقی گذاشتن ردی از روغن بزرک (روغن کتان) (Linseed Oil) راه نجات رو به شرلوک نشون داد.روغن بزرک در فیلم ، در اشعه ی فرابنفش (UV) مثل سنگریزه های سفید داستان هانسل و گرتل ، در نور مهتاب می درخشید.در آخر هم دو کودک در یک کارخانه ی شکلات سازی پیدا شدن.

 

 

شباهت داستان ها رو تا این جا فهمیدیم.حالا می خوایم ببینیم که آیا این پدیده واقعیه؟آیا روغن بزرک از نظر شیمیایی واقعا همچین رفتاری رو داره؟

ساختار روغن کتان (بزرک) به شکل زیره:

 

ساختار روغن کتان ، متشکل از اسیدهای چرب اشباع نشده و پیوندهای استری

 

 

روغن دانه ی کتان یک تری گلیسیریده که در هنگام قرار گرفتن در معرض نور فرابنفش تخریب می شه و می تونه از خودش خاصیت فلوئورسانس نشون بده که این یعنی این که می تونه بدرخشه.(فلوئورسنت به ماده ای با خاصیت فلوئورسانس گفته می شه.فلوئورسانس از جمله خواص فیزیکی بعضی مواد شیمیایی است.موادی که دارای این خاصییت هستن ، نور با طول موج معین (نور رنگی ؛ اگه طول موج در ناحیه ی مرئی باشه.) جذب و به جای آن نور با طول موج بلندتری رو منتشر می سازن.تابش این نور با قطع شدن منبع نور ، قطع می شه.) روغن بزرک (کتان) که از دونه های گیاه  کتان گرفته می شه ، روغن چربی هست که حاوی اسیدهای چرب اشباع نشده است.

 

 گیاه کتان

 

 

بذر گیاه کتان

 

 

معمولا بهش روغن خشک کن گفته می شه چون وقتی در معرض اکسیژن هوا قرار می گیره ، تحت فرآیندی قرار می گیره که به اون پلیمریزاسیون یا خشک شدن می گن.این امر تا حدی به دلیل ترکیبشه که باعث می شه وقتی در معرض اکسیژن جو قرار می گیره ، تمایل به پلیمریزه شدن داشته باشه.پلیمریزاسیون به فرآیندی گفته می شه که در طی اون یک مونومر (واحد سازمده ی یک ماده) یا ترکیبی از مونومرها به پلیمر تبدیل می شن.یعنی یه تعداد واحد ساده به هم می چسبن و یه ماده ی پیچیده تر و درشت تر ساخته می شه.این افزوده شدن مولکول اکسیژن به ترکیب روغن بزرک ادامه پیدا می کنه.این فرآیند یه فرآیند گرمازاست و باعث اتصال متقابل بعدی و به اصطلاح پخت روغن می شه.این ترکیب باز هم تغییراتی می کنه تا به شکل مولکول زیر که یه شبکه ی پلیمری بزرگ زنجیره مانند هست ، در بیاد.(تغییراتش یه خورده تخصصی بودن برای همین ننوشتمشون.)(برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر ، روی اون کلیک کنید.)

 

روغن بزرک تخت پلیمریزاسیون قرار می گیره و یک شبکه ی پلیمری بزرگ زنجیره مانند از مولکول ها تشکیل می ده.

 

 

در نتیجه ی این فرآیند ، رادیکال های آزاد تولید می شه.رادیکال های آزاد موادی هستن که حاوی الکترون جفت نشده هستن و این موضوع رادیکال ها رو بسیار واکنش پذیر می کنه.یعنی تمایل به واکنش پذیری رادیکال ها بالاست.

با انجام واکنش های اضافی بیشتر ، در هر مرحله ، رادیکال های آزاد اضافی تولید می شه.پلیمریزاسیون تا زمانی که تمام رادیکال های آزاد با هم برخورد نکرده و واکنش های جفت نشده ی آن ها ترکیب شده و پیوند جدیدی ایجاد کنن ، ادامه می یابه.بعد از این اتفاقات ، پلیمریزاسیون متوقف می شه.

مرحله ی پلیمریزاسیون در طی چند روز تا هفته اتفاق می افته.

وقتی که یه روغن گیاهی مثل روغن بزرک گرم می شه ، در اثر محصولات حاصل از تجزیه شدنش و نیترومتان ، فلوئورسانس اون در ابتدا کاهش می یابه و قابل تشخیص نیست ، اما هر چه که روغن به تدریج تحت فرآیند پلیمریزاسیون ، پلیمری بشه ، شدت فلوئورسانسش افزایش می یابه.در اپیزود سقوط رایخنباخ ، شرلوک روغن کتان رو گرم نکرد ولی به جای این کار ، بهش اشعه ی فرابنفش تابوند و روغن به سادگی با درخششش ، وجود خودش رو درحضور این اشعه نشون داد.در این جا فلوئورسانس زمانی اتفاق می افته که الکترون ها انرژی را از نور فرابنفش جذب کنن و به سطوح انرژی بالاتر (یعنی لایه های نزدیک  به هسته ی اتم) برن که به اصطلاح می گن اون الکترونی که  این اتفاق براش افتاده ، برانگیخته شده.ولی این الکترون های برانگیخته ، تمایل دارن که به جایگاه خودشون (لایه ی الکترونی اطراف هسته ی اتم خودشون) برگردن.وقتی به حالت قبلی برمی گردن ، انرژی که قبلا جذب کردن رو آزاد می کنن.این انرژی به شکل نور ساطع می شه.

 

هنگامی که الکترون های یک ماده انرژی به دست آمده از نور فرابنفش رو جذب می کنن به سطوح بالاتر انرژی می رن و سپس به جایگاه قبلی خودشون برمی گردن و انرژی رو به شکل نور منتشر می کنن.

 

 

از اون جایی که نوری که ساطع می شه معمولا دارای طول موج طولانی تری نسبت به انرژی جذب شده است ، ما می تونیم نور ساطع شده رو به صورت فلوئورسانس ببینیم.یعنی در این جا فلوئورسانس نوریه که در ناحیه مرئی قرار داره. (ناحیه ی مرئی ناحیه ای از امواج الکترو مغناطیسیه که انسان قادره با چشم ببینه.) می دونید که امواج الکترومغناطیسی طیف وسیعی دارن ولی ما فقط می تونیم ناحیه مرئی اون طیف رو ببینیم.

 

 

همون طور که قبلا خوندیم ، روغن دونه ی کتان حاوی اسیدهای چرب بسیاریه.برخی از این اسیدهای چرب در ساختارشون حاوی پیوند خاصی (به نام Pi) هستن که در جذب و انتشار نور بسیار خوب هستن.با این حال ، روغن کتان به دلیل این که حاوی سیستم های Pi مزدوج (سیستمی که در اون پیوندهای دوتایی با پیوندهای تکی جایگزین می شن.) نیست ، به شدت فلوئور سانس "نمی کنه".

همون طور که در بالا گفته شد ، روغن بذر کتان در واقع از طریق فرآیندی که پلیمریزاسیون نامیده می شه ، به یه لایه ی الاستیک (یعنی کشسان) خشک تبدیل می شه که چند روز تا چند هفته طول می کشه و مدت زمانش متغیره.این نشون می ده که زمان ورود شرلوک و جان به محل حادثه برای اتفاق افتادن این واقعه کافی نیست.اونا بلافاصله بعد از ربوده شدن بچه ها به اون جا می رن که به چند روز نمی رسه.علاوه بر این ، خاصیت فلوئورسانس آزمایش اشعه ی فرابنفش روغن بذر کتان به میزان قابل توجهی کمتر از ترکیبات حاوی سیستم Pi مزدوج که در بالا گفته شد ، است (روغن کتان حاوی این سیستم نیست.) و نور ساطع شده از اون دارای طول موج طولانی تر و انرژی ضعیف تر از جذبه.

یه نکته ی مهم دیگه این که روغن کتان که خشک شده ، نسبت به وقتی که مایع و چسبناکه ، به سختی از خودش خاصیت فلوئورسانس نشون می ده و وقتی که روغن خشک می شه ، میزان فلوئورسانس ماده به طور قابل توجهی کاهش می یابه.

پس با این چیزایی که گفته شد ، طبیعتا نوری که از روغن کتان یا همون بزرک در سریال شرلوک ساطع شده ، نباید به این درخشانی می بوده و باید کم و ضعیف باشه. :)) چون علاوه بر این که در اون فرصت کم از ربوده شدن بچه ها و حضور شرلوک در صحنه ی جرم ، پلیمریزاسیون روغن که چند روز تا چند هفته وقت می بره ، کاملا انجام نشده بلکه روغن خشک هم شده بوده و دیگه مایع نبوده.

یه اشکال دیگه در سریال شرلوک کشف و پرونده اش بسته شد. ؛) خب می شه با این دید بهش نگاه کرد که بعضی اوقات در فیلم ها نیاز به نادیده گرفتن حقیقت هست و این ماییم که باید به دنبال حقیقت بریم.مگه نه؟ :)

یه بحث دیگه این که روغن بزرک زیر تخت اون پسر بچه چی کار می کرد اینه که روغن بزرک برای جلا دادن چوب (همون طور که دیدین شرلوک بعد از بو کردن چوب کریکت متوجه وجود روغن شد.) و نقاشی های رنگ روغن و مصارف دارویی و خوراکی به کار می ره.این روغن در زمان های قدیم ، شناخته شده ترین دارو برای درمان سرماخوردگی ، سوختگی و درد معده بوده.

 

 

هشدار : روغن بزرک به خاطر داشتن اسید لینولن می تونه در گرمای بالا (به خاطر اکسیداسیون سریع) ، مثلا در تابش آفتاب یا در ماشین لباس خشک کنی (پارچه ی آغشته) خود به خود آتش بگیره.پس یه وقت نرین بهش حرارت بدین ها.این کار فرآیندهای مخصوص به خودش رو داره.گفتم که مواظب باشین. :))

 

 

نظرات  (۷)

عالی بود من فاطمه ی  قبلی هستم

پاسخ:
مرسی. 🌹
بله بله می دونم. :)
۲۱ بهمن ۹۹ ، ۰۷:۵۵ یوروس هلمز

مثل همیشه عالی ؛)

قسمت سوم معما چی شد؟

کم پیدایی جدیدا :((

پاسخ:
مرسییی. :)
تو فکرش هستم.ان شاء الله می ذارمش به زودی. :)
شرمنده بابت تاخیر. :(

مرسی واسه همچین مقاله با جزییاتی. تو این سایت واقعا اطلاعات به مغز ادم اضافه میشه. 

پاسخ:
مرسی.لطف دارین. 🌹
ممنون که مطالب رو می خونید. :)

من عاشق این وبلاگ شدم...!

پاسخ:
شما به این وبلاگ لطف داری. ❤ :)

سلام ببخشید از کجا میتونم آبشار رایخنباخ زبان اصلی رو دانلود کنم؟ نتونستم پیدا کنم ☹️

پاسخ:
سلام
از لینک زیر می تونید زبان اصلیش رو دانلود کنید.روی کلمه ی لینک کلیک کنید.


سلام 

امسال کم پیدا است چرا؟

پاسخ:
سلام
ممنون که به یاد بودید.هستم فعلا. :)

میخوام ی زره استنتاجت کنم 

دختری 

خیلی ب ما ها احترام میذاری چون اکثر پیام هات صب زوده 

پس میشه نتیجه گرفت مدرسه میری ولی جوری ک داری از شرلوک میگی انگار ک از ده سال پیش بودی پس میشه نتیجه گرفت سال های آخر دبیرستان یا اوایل دانشگاهت هست 

راستی من همین پریروز با این سایت آشنا شدم 

عالییییی👌👌🤗

 

 

 

پاسخ:
خب این کامنت برای سال 1400 عه پس اون موقع میشده، اواسط دانشگاه...
درسته، تمامش درسته.
خوشحالم و قدمتون روی چشم. :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی